بخشی از متن پاورپوینت ابنصوفي ابراهيم بن محمد :
پاورپوینت ابنصوفي ابراهيم بن محمد
اِبْنِ صوفی, ابراهیم بن محمد (د بعد از 260ق/ 874م), از علویان و از نسل عمر بن علی بن ابی طالب (علیهالسلام) که در عهد احمد بن طولون (د 270ق/ 883م) در مصر طغیان کرد.
فهرست مندرجات
2 - قیام بر ضد ابن طولون
3 - شورش دوباره
4 - فرار به مکه
5 - فهرست منابع
6 - پانویس
7 - منبع
از سران علویان
از ابن صوفی تا پیش از شورش وی در 253ق/ 867م در صعید مصر اطلاع چندانی در دست نیست, اما به احتمال بسیار وی از سران علویانی بود که از بیداد خلفای عباسی به ویژه متوکل به مصر روی آورد. با اینهمه پناهندگان در مصر نیز از فشار خلفا آسوده نماندند. متوکل در نامهای از والی مصر خواست تا علویان را بیرون براند. از آن پس منتصر نیز در پی آن بود که علویان را در مصر از حقوق اجتماعی و اقتصادی محروم گرداند.
[1] محمد کندی, کتاب الولاه و القضاه, ج1, ص198, به کوشش ر گستر, بیروت, 1908م.
[2] محمد کندی, کتاب الولاه و القضاه, ج1, ص304, به کوشش ر گستر, بیروت, 1908م.
[3] احمد مقریزی, خطط, ج2, ص339, بولاق, 1270ق.
از این رو علویان در اواسط قرن سوم مکرر دست به شورش زدند.[4] احمد مقریزی, خطط, ج2, ص339, بولاق, 1270ق.
[5] ابن تغری بردی, النجوم, ج3, ص6.
از میان این قیامها, شورش ابن صوفی به سبب گستردگی و تداوم آن از اهمیت بیشتری برخوردار است.قیام بر ضد ابن طولون
ابن صوفی قیام خود را با دعوت به نام خاندان پیامبر (صلی الله علیه و اله وسلم) آغاز کرد.
[6] ابن خلدون, العبر, ج3, ص644.
در 255ق/ 869م شهر اسنا را گشود و در آنجا دست به کشتار و غارت زد و شورش خود را به شهرهای دیگر گسترانید. احمد بن طولون والی مصر, سپاهی را به مقابله وی گسیل داشت. در پی جنگی که در ربیع الاول 256/ فوریه 870 در محلی به نام هُو (امروزه هِو) روی داد. ابن صوفی سپاه مصر را شکست داد و فرمانده آن را اسیر کرد و به دار آویخت. آنگاه ابن طولون سپاه دیگری روانه کرد. این بار ابن صوفی در جنگی که در ربیع الاخر همان سال در ناحیه اخمیم در گرفت, شکست خورد و بسیاری از سپاهیانش کشته و پراکنده شدند و خود به نخلستانها گریخت.شورش دوباره
دو سال بعد ابن صوفی بار دیگر در مصر شورید. او در 259ق مردمان بسیاری را که دعوت او را پاسخ گفته بودند, به شهر اشمونین برد. ابن طولون, سردار دیگری را برای سرکوبی او فرستاد. وی ابن صوفی را در حالی که به طرف اسوان میرفت تا با ابوعبدالله العُمَری بجنگد, مشاهده کرد. ابوعبدالله, عبدالله بن عبدالحمید
[7] ابن اثیر, الکامل, ج7, ص264.
[8] ابن خلدون, العبر, ج3, ص644.
[9] احمد مقریزی, خطط, ج2, ص339, بولاق, 1270ق.
از نسل عبدالله بن عمر بن خطاب[10] احمد یعقوبی, تاریخ, ج2, ص506, بیروت, 1379ق.
م